ادبیاتخاطرات بي.ار.تينوشتههای من
خاطرات بی.ار.تی
من،بقیه و بی . ار . تی
من،بقیه و بی ار تی نام مجموعه ایست که طی سال ۸۸ و ۸۹ به رشته نگارش درامده است.برای چاپ این مجموعه به انتشارات “نشر شهر” مراجعه کردم،گرچه با استقبال خوبی مواجه شدم لکن تا کنون به نتیجه نرسیده ام.تصمیم گرفته ام داستان ها یا خاطرات این مجموعه رادر این سایت ارائه دهم.از امروز ۱۲/۰۷/۹۱ اولین قسمت ان را منتشرکرده و هر هفته دو قسمت از ان را منتشر خواهم کرد.امیدوارم مورد توجه خوانندگان محترم قار بگیرد.
رسول ذوالفقاری
——————————–
آشنایی
هر روز از سرخیابان شیرمرد در چهلوششمتری نارمک سوار تاکسی میشدم و با پرداخت دویست تومان خودم را به خیابان دماوند، ایستگاه پل میرساندم. سپس از آنجا سوار تاکسی میشدم و با پرداخت پانصد تومان کرایه به چهارراه فلسطین در خیابان انقلاب، محل کارم میرفتم.
مسیر معمولاًَ ترافیک بود و مدت زیادی را در ترافیک میماندم. در همین لحظات بود که اتوبوسهای بیآرتی میآمدند و با سرعت رد میشدند. نمیدانم چرا هرگز به صرافت استفاده از بیآرتی نمیافتادم.
یک روز پنجشنبه همراه حسن از دفتر بیرون آمدیم. اتفاقاً حسن میخواست به تهرانپارس برود و هم مسیر بودیم، میخواستم به تاکسی بگویم سهراه تهرانپارس که حسن گفت: مگر دیوانهای؟!
– نه، دیوانه خودتی، مگه تو تهرانپارس نمیری؟
– چرا میرم ولی با بیآرتی.
و اینگونه، حسن پای مرا به بیآرتی باز کرد. وارد سالن ایستگاه شدیم.یک سالن پیشرفته دارای دوربین مداربسته و نمایشگرهای السیدی. تلاش کردم مقابل دوربین قرار بگیرم و خودم را در صفحه نمایش ببینم. چه جالب بود. کمی ذوق کردم. چند لحظهای ایستادیم. یک اتوبوس دوکابین بزرگ که بالای صفحه نمایشگر آن نوشته شده بود young man جلوی درب سوارشدن مسافر توقفکرد. درهایش باز شد و با حسن بالا رفتیم. حدود ساعت سه روز پنجشنبه بود. اتوبوس خلوت بود. یک صندلی دو نفره را انتخاب کردیم و کنار هم نشستیم. اتوبوس در خط ویژه اتوبوسرانی به راه افتاد.
قبل از اینکه صحبت من و حسن گل بیاندازد، اتوبوس در ایستگاه وحیدیه اعلام کرد ایستگاه بعد پل. و قبل از ایستگاه پل اعلام کرد دویست متر مانده به ایستگاه پل؛ و رسیدیم. بیست دقیقه در راه بودیم. من این مسیر را بعضاً یک ساعته میآمدم. با حسن خداحافظی کردم و پیاده شدم. حداقل سی دقیقه در وقت صرفهجویی کرده بودم و این یعنی موفقیتی بزرگ در شهر تهران که ترافیک کرور کرور زمان و وقت مردم را میبلعد.
سر خیابان پدرثانی میخواستم تاکسی سوار شوم که ناگهان اندیشهای بکر به ذهنم خطور کرد. حالا که سی دقیقه زودتر رسیدهام میتوانم مسیر دهدقیقهای تا منزل را پیاده بروم و پیاده رفتم. با استفاده از بیآرتی فرصت ورزش پیادهروی را پیدا کردهام.
یک سال است که صبح و غروب را درون بیآرتی هستم. چشمهایم را گشودهام و دیگران را دیدهام. آدمها، جورواجورند.تیپها، لباسها، آرایشها، کیفها، کوله پشتیها، حرفها، اعتراضها، انتقادها، تشکرها، از خودگذشتگیها، نیایشها و ذکرها، همه و همه دیدنیاند و من یک سال تمام دقت کردهام تا آدمهای داخل بیآرتی را ببینم و در برخی موارد دیدهها و شنیدهها را به قلم بکشم و بنویسم.
این مرقومه حاصل آن دیدنها و شنیدنها است.
و اما اتوبوسها؛ دوکابین، تککابین کوچک و تک کابین بزرگ. تککابینها دو در ورود و خروج دارند. یکی مردانه و یکی زنانه. دوکابینها سه در ورود و خروج دارند. دو در مردانه و یک در زنانه. اتوبوسها یک سیستم صوتی دارندکه دویست متر مانده به ایستگاه، نام ایستگاه را اعلام میکنند.
– دویست متر مانده به ایستگاه ….
و در ایستگاه مجدداً نام ایستگاه را اعلام میکنند و ایستگاه بعدی را معرفی میکنند، ضمن اینکه مسیرهای منشعب از ایستگاه را نیز معرفی میکنند.
– ایستگاه وصال. ایستگاه بعد چهارراه ولیعصر. کسانیکه قصد عزیمت به میدان تجریش یا میدان راه آهن را دارند در ایستگاه بعد پیاده شوند.
اتوبوسهای دوکابین یک نمایشگر بالای سر راننده دارند که تاریخ و ساعت را نشان میدهند. ضمناً همه اتوبوسها دارای رادیو هستند و معمولاً رادیو پیام پخش میشود.
گاهی در ابتدای روز یا شب هنگام و زمان بازگشت به خانه پخش آهنگها و آوازهای رادیو پیام داخل اتوبوس بسیار دلنشین است.
این مرقومه حاصل دیدن کنجکاوانه این اتوبوسها، تابلوها و پخش صوتی آن است.
و اما ایستگاهها؛ ایستگاهها معمولاً دارای یک فضای مناسب و محصور شده هستند. در ایستگاههای شلوغ و با حجم مسافر بالا، ساختمان ایستگاه با طول بلند طراحی و نصب شدهاند، به نحوی که همزمان سه اتوبوس میتوانند بایستند و مسافران را پیاده و سوار کنند. و در ایستگاههای با مسافر کم دو اتوبوس امکان توقف را دارند.
داخل ایستگاهها دوربین مداربسته نصب شده است و یک صفحه مونیتور فضای ایستگاه را به مسافران نمایش میدهد. در ایستگاههای شلوغ بعضاً تعداد مونیتورها و دوربینها به سه عدد هم میرسد. این نشان میدهد که بر مبنای یک برنامهریزی کاملاً علمی خطوط بیآرتی راهاندازی شدهاند.
در خطوط بیآرتی کسی از کسی بلیط مطالبه نمیکند. دستگاههای ویژهای در ورودی ایستگاه نصب است که هم امکان پذیرش بلیط کاغذی را دارد و هم خواندن بلیطهای الکترونیکی.
درون هر ایستگاه تعدادی پرسنل خطوط بیآرتی خدمت میکنند که ضمن کنترل فضای کلی ایستگاه توقف و حرکت اتوبوسها را با تابلوی دستی به راننده اعلام میکنند.
ایستگاه مرتب نظافت میشود و فضایی قابل تحمل برای مسافران ایجاد میکند.
این مرقومه حاصل دیدن موشکافانه این ایستگاهها، تجهیزات و پرسنل آن است.